سنگ صبور
تو نبودی با دستهایم تو را لمس کردم
دو زانو در برابرت نشستم
چهره ات را نگاه کردم
با چشمان بسته
تونبودی
حرف زدم،حرف زدم،حرف زدم
اما نتوانستم دهن باز کنم
تو نبودی
دستهایم به روی صورتم بود .
نوشته شده در پنج شنبه 86/3/10ساعت
10:19 صبح توسط دنیا .ف نظرات ( ) | |
پیچک دات نت قالب جدید وبلاگ |